دل گفته ها
حرفهای زیادی هست که حرف دله و باید گفته بشه. اینجا بهترین جاست برای دل نوشته ها...
-
قفله
بعضی چیزها برای من قفله. یعنی اگر خودم را هم بکشم که کشتهام، بعد از این همه سال نتوانستهام با آنها کنار بیایم. حکایت آن مثل است که از قدیم گفتهاند بعضیها از سوراخ سوزن تو میروند و گاهی هم از در دروازه رد نمیشوند. ممکن است کلی مخارج را تحمل کنم و عین خیالم نباشد اما برخی پولها را به هیچ طریفی نمیتوانم بپرازدم. سالها مبارزه هم فایده نداشته و بالأخره سپر انداخته و همینطور پذیرفته امش. برخی از آنها به این شرح است: خاک گلدان : ما در خاک زندگی کردهایم.
-
اینجا مونیخ - (ایتالیا، آلمان 15): ایکا روما 2022: سفری تلخ و شیرین
دردی از پشت کله ام کشید به گردن و زد به ستون فقراتم. سرم را که پائین آوردم با خودم فکر کردم که مونیخ می تواند بهشت ارتوپدها و فیزیوتراپها برای پساسفر توریستها باشد. از بس که آدم سر به هوا می شود برای دیدن شگفت انگیزترین عجایب معماری و سازه های هنری در ارتفاع بلند ساختمانهای زیبا. مونیخ که عروس شهرهای آلمان است بیخودی رخت عروسی به تن نکرده. همین مسحورکنندگی ساختمانهایش یکی از دلایل این عنوانِ برازنده است.
-
بگیرید دزد بیشرف را
دوشنبه 11/11/1400 (چه تاریخی) بعد از چند روز مریضی و دوری از دانشگاه، گفتم سری بزنم و کارهای عقب افتاده را سر و سامانی بدهم. ساعت 17 رسما کم آوردم و ضعف شدید گرفتم و دیگر مغزم از کار افتاد. هوا سرد بود و راه افتادم سمت خانه که ساعت شش و نیم رسیدم. یک ساعت و نیم در ترافیک با آن حال. قرار بود که نصاب قفل در ورودی بیاید. ساعت حدود هفت و نیم بود که دیدم “آ” زنگ خانه را زد و سراسیمه گفت که آقا محسن بیاید پائین کارتون دارم.
-
اینجا مونیخ - (ایتالیا، آلمان 14): ایکا روما 2022: مستیام درد منو دیگه دوا نمیکنه
دسته دسته، دختر و پسرهای سرخوش یا پریشان، دست در دست یا سر بر شانه یا دست در کمر هم، در خیابانها جولان می دهند. یک طرف عده ای دارند آواز می خوانند و یکی هم نشسته روی زمین. طرف دیگر چند نفر با موهای بلند و لباسهای عجیب و غریب دارند می رقصند. یک دو نفر به دور از هیاهو گوشه خلوتی گیر آورده اند و تکیه به دیوار نشسته و به یک خلسه عرفانی فرو رفته اند. بعضی جاها هم یکی دو نفر دراز به دراز روی سکو یا گوشه ایستگاه افتاده اند و به مراحل بالایی سرخوش رسیده اند.
-
یه پله ببرش جلوتر
آخرین تکه ناخن آغشته به خون را از لای دندانش تف کرد و گفت: "خونهای که توش کتاب نجس باشه، دیگه جای موندن نیست". روحی دستش رو گرفت و آورد پائین و گفت: کم این لامصب رو بجو. دیگه ناخن برات نمونده. آره، تحملش سخته، ولی تو بری، آخرین تیر رو به قلب ننت زدی. ریحانه تنها امیدش تو اون خونه سیاه این بود که به داداش روشنفکرش افتخار کنه. صادق که داشت دوباره ناخنش رو به دهنش نزدیک میکرد، با چشم غره روحی دستش رو آورد پائین و با کلافگی گفت: تا الانم فقط اشکای ننم و زل
-
پرسهزنی در شهریورهای دل
شهریور نه تابستان است و نه پائیز. حسرتی است از کارهای ناکرده و تابستانی که به سرعت برق و باد بساط عیش نیمه کارهاش را جمع میکند و ما را با حسرت و امید برای تابستانی دیگر تنها میگذارد. رسول خان خسروی ، رفیقی است به تعداد 32 شهریور. از مهر 1370 که همکلاسی دانشگاه شدیم تا حالا داریم درباره همه چیز زندگی از جمله کتاب و نوشتن حرف میزنیم و فکر میکنم حالا حالاها حرف خواهیم داشت. پرسهزنی در کتابفروشیهایش را از یک فنجان قهوه در روز اول شهریور 1402 در کتابخانه
-
اینجا ونیز - اتریش (ایتالیا، اتریش 13): ایکا روما 2022: چشم به راه باش ونیز
بلیط که در جیبت باشد یعنی تاریخ داری و آغاز و انجام کارهایت به جایی ختم می شود. خیالمان که از بلیط برگشت به ایران راحت می شود، چمدانها را می بندیم و تصمیم می گیریم دورالوداعی با ونیز داشته باشیم. آخرین نفسها در هوای نمور و نیمه داغ صبحگاهی ونیز، با حسرت عجین است. هنوز ناشناخته ها و نادیده های فراوانی در ونیز هست که دل آدم را چنگ می زند اما مثل هر چیز دیگر زندگی عمر این سفر هم کوتاه است و لاجرم باید گذاشت و گذشت.
-
مدهوش هوش مصنوعی
کسی در گروه تلگرامی "کتابدار سلام" در ارتباط با بحثهای هوش مصنوعی مطلبی نوشته بود که من در پاسخ به آن این مطالب را نوشتم که واقعا به آنها باور دارم و فکر می کنم نباید ترسید و باید خود را آماده پذیرش و همسویی کرد: "دیگه با ورود هوش مصنوعی نابود میشه رشته ما(که البته خیلی وقته نابودش کردند) IT،سئو، تولید محتوا،برنامه نویسی، عکاسی و خیلی از موارد دیگه نابود میشه و در چند سال آینده کلی مطالب آموزشی درباره استفاده از هوش مصنوعی در سایت ها و کانال های مختلف که
-
اینجا ونیز (ایتالیا 12): ایکا روما 2022: پل افسوس
چهار مرد جنگل نشین اکوادور با چشمان متعجب چشم به دهان پیرمرد دوخته بودند و از شنیدن هر چیزی در مورد شهرها، مردم و اشیای جدید در دنیا که پیرمرد از لابلای کتابها میخواند تعجبشان دو چندان میشد اما آنها را باورپذیر مییافتند. اما جایی به اسم "ونیز" به هیچ وجه برایشان قابل هضم نبود. جایی که خانهها لابلای آبها ساخته شده و مردم به جای درشکه و گاری از قایق و کرجی برای اینطرف و آن طرف رفتن استفاده میکردند.
-
اینجا ونیز (ایتالیا 11): ایکا روما 2022: آبپیما باس
صدای چرخهای چمدان در جدال با سنگ فرشهای کوچههای باریک و زیبایی که نوستالژی یک عمر فیلمهای ایتالیایی با این آوای خاص صدا زدن "دلتاتورررررههههه" و فیلمهای ماندگاری چون "سینما پارادیزو" و "پدرخوانده"، ما را به هیجان مهمانی در یکی از زیباترین شهرهای جهان فرا میخواند. در جدال با کرجیبانها و قایقرانها، جیبمان برنده میشود؛ چرا که هر طور حساب کردیم دیدیم که برای ده دقیقه راه (به گواه گوگل مپ) ارزش ندارد که دست کم 60 یورو بدهیم.